دست به خیر است و از هر فرصت و بهانهای برای کمک به دیگران استفاده میکند. جواد عزیزی 60سال سن و 3 فرزند دارد. او از سال 1371 در محله هنرور سکونت دارد، هرچند بعدها به دلیل واگذاری محل زندگیاش به کار خیر مدتی از این محله دور بود اما اکنون دوباره به این محله بازگشته و ساکن شده است. عزیزی از سال 83 تا سال 97 ساختمان مسکونیاش را به پایگاه سلامت روان اجتماعی واگذار میکند و پس از آن هم به طور مستقیم با یک خیریه مشغول به همکاری میشود و بازارچه نیکوکاری را راه میاندازد.
خودش میگوید: ابتدا، ساختمان پایگاه سلامت روان اجتماعی که تحت نظر سازمان بهزیستی فعالیت میکند داخل خیابان گاز بود. این ملک متعلق به من بود و از آنجایی که دیدم نوع فعالیت آنها حسنه است، تصمیم گرفتم در امر خیر آنها دخیل شوم و به همین دلیل ساختمان را ابتدا با مبلغ اجاره 20 درصد و سپس 50 درصد تخفیف در اختیار پایگاه قرار دادم.
عزیزی ادامه میدهد: شغل اصلی من معدنداری بود. معدن سنگ لاشه و سنگ دیزی هرکاره در انتهای کوشش داشتم. اما پس از اینکه به دلیل مشکل زمینخواری، معدنم بسته شد، وارد فعالیت خیریه شدم. البته از سال 1378 به صورت غیرمستقیم با خیریه ارتباط داشتم و در آن مشغول به فعالیت بودم. این خیریه خاتمالنبیین نام دارد. آن زمان که معدن داشتم، در خدمت خیریه هم بودم. حاج آقای ابرویی(مسئول خیریه) از من خواست که عضو ثابت خیریه و به صورت مستقیم مشغول به کار شوم. من هم قبول کردم و اکنون در پایگاه شماره یک واقع در هنرور 1 فعالیت داریم.
تمام تلاشم این بود که همیشه طوری رفتار و کار کنم که دیگران هم نانی بر سر سفره خود ببرند
او با اشاره به سوابق شغلی خود بیان میکند: من رشته برق خواندم و پس از دانشآموختگی حدود 2 سال در ژاپن کار میکردم. پس از بازگشت به ایران در شغلهای گوناگونی کار کردم به طوری که در بیشتر حرفهها به قولی دستی به کار دارم. مدتی هم که در معدن فعالیت داشتم چیزی که در طول دوران کاری برایم اهمیت داشت این بود که از همان ابتدای شروع کار به دنبال کارآفرینی بودم و هیچ وقت تنها به درآمد فکر نمیکردم.
سعی میکردم افرادی که با من کار میکنند، توانمند سازم و اگر ضعفی هم داشتند، نادیده میگرفتم و صرف اینکه کارآرایی نداشتند، دلیلی نداشت که دیگر ویژگیهای آنها را نبینم. تمام تلاشم این بود که همیشه طوری رفتار و کار کنم که دیگران هم نانی بر سر سفره خود ببرند. در کار معدنم حدود 30 نفر مستقیم مشغول به کار بودند و تعدادی هم به صورت غیر مستقیم با من کار میکردند. در کنار همه اینها طبق عادت همیشه در کار خیر مشارکت داشتم تا اینکه کمکم به شکل مستقیم وارد این حوزه شدم.
این خیر محله میافزاید: از مرداد ماه سال 98 بازارچهای با عنوان بازارچه کارآفرینی و خوداشتغالی محبت راهاندازی کردهام که البته فعالیت آن از بهمن ماه آغاز شد. این بازارچه برای ارائه محصولات و تولیدات افراد نیازمند ایجاد شده است تا از این راه بتوانند امرارمعاش کنند و برخی از مشکلات اقتصادی خود را سرو سامان دهند، حتی هستند کسانی که به ما مراجعه میکنند و براساس توانایی خود درخواست میدهند که اجناسی را برای آنها تهیه کنیم و برای فروش در اختیارشان قرار دهیم.
ساعت کار این بازارچه در ماه مبارک رمضان از ساعت 11 ظهر تا 11 شب و در روزهای عادی از 9 صبح تا 11 شب است. بازارچه کارآفرینی و خوداشتغالی محبت بین هنرور 2 و 4 واقع شده است. خوشبختانه اهالی محل از این امر استقبال میکنند و همکاری لازم را دارند. اهالی محله هنرور مردمانی هستند که بسیار به هم احترام میگذارند و روابط حسنهای با یکدیگر دارند.
عزیزی در پایان بیان میکند: مدتی هم بنا به درخواست آقای باقری در ستاد مهدویت واقع در خیابان توحید 17 مشغول به کارم و سعی میکنم در پروژههای عمرانی و کارآفرینی این ستاد که مرتبط با امور خیر است، فعالیت داشته باشم. کار خیر حتی به اندازه کوچک، آرامش خاصی دارد که با هیچچیزی مقایسه نمیشود و انسان تا خودش انجام ندهد و نتیجه را نبیند، نمیتواند این لذت را درک کند.